دو سریال برای اینکه شاید از غم ناگزیر عصر آدینه بیرون بیاید: سریال The Chair و سریال Ted Lasso
به گزارش صنایع 90، در خصوص انتخاب سریال به نکته جالبی رسیده ام، البته می تواند مثال نقض هم داشته باشد، اما متوجه شده ام که اگر قسمت اول یک سریال نتواند به مقدار کافی به شما انگیزه تماشای قسمت های دیگر را بدهد، بهتر است بی خیال سریال شوید و ادامه اش ندهید.
البته هستند سریال هایی که علیرغم یک پایلوت خوب، در ادمه سرخورده تان می نمایند، اما سریالی که نتواند در کل یک قسمت انگیزه کافی در شما برای ادامه دادن ایجاد کند، اغلب به درد نمی خورد.
البته اشتباه نگردد. بعضی سریال های آنقدر پیچیده هستند یا تعدد کاراکتر دارند که ما بعد تماشا قسمت اول خسته می شویم و با خودمان می گوییم که ای بابا! پس کی من در متن سریال قرار می گیرم، طوری که تماشای سریال واقعا برایم تفریحی گردد و نه روندی انرژی خواه! اما در عین حال کیفیت سریال علیرغم پیچیدگی تعیین است.
به تازگی دو قسمت اول از دو سریال دیدم که نوید دادند با دو سریال خوب روبرو هستم. یکی از آنها تازه آغاز شده و دیگری در حال پخش فصل دوم خود است.
سریال Ted Lasso
سریال اول که مورد عفلت من بود، سریال Ted Lasso نام دارد. راستش همان اولین باری که خواندم سریال در ژانر ورزشی آن هم فوتبال است، علیرغم اینکه دیدم سریال نمره imdb خوبی هم دارد، از آن صرف نظر کردم.
ساختن فیلم و سریال خوب از رشته فوتبال کار دشواری است. نمی دانم چه شد که من یاد مجموعه به سوی افتخار خودمان با بازی داریوش ارجمند، سیاوش طهمورث و مهدی فتحی که سال 1377 پخش می شد، افتادم!
اما وقتی قسمت اول سریال را دیدم، متوجه شد که داستان و فضاسازی و روایت طنز سریال طوری است که فوتبال فقط بستری برای روایت یک الگوی داستانی مجذوب کننده و امتحان پس داده است:
آدم خوش ذاتی مسئولیت جایی را بر عهده می گیرد و قرار است زود کله پا گردد، اما هوش و مهربانی اش آنقدر زیاد است که رفته رفته و در طی ماجراهایی پیروز می گردد و همه را قانع می نماید.
سریال Ted Lasso هم چنین فضای کلی دارد. نقش اصلی این سریال را جیسون سودیکیس بازی می نماید. او را شاید با فیلم های ما میلرها هستیم و رؤسای وحشتناک به خاطر بیاورید. در سریال او نقش تد لاسو را بازی می نماید، یک مربی فوتبال آمریکایی که توانسته باشگاهش را به لیگ دسته دوم آمریکا برساند. بعد از آن ناگهان پیشنهاد غیرمنتظره دریافت می نماید. اینکه مربی تیمی به نام ریچموند گردد که در دسته لیگ برتر انگلیس فعالیت می نماید؟
آخر فوتبال آمریکایی چه ربطی به فوتبال دارد؟ خیلی زود متوجه می شویم که تد لاسو حتی در حد معلومات عمومی هم چیزی از فوتبال نمی داند. او حتی نمی داند که زمان بازی فوتبال دو نیمه است و نه 4 کوارتر!
چه شد که بعلاوه پیشنهادی به او شده؟!
مالک قبلی باشگاه، به همسرش خیانت نموده و مجبور شده در فرایند جدایی، باشگاه را به همسرش به نام ربکا والتون که هانا وادینگهام نقشش را بازی می نماید، واگذار کند. او هم خشمگین از خیانت همسرش، دوست دارد یادگار شوهرش را به فنا بدهد و چه کسی بهتر از یک مربی ناکارآمد که با الفبای فوتبال هم آشنا نیست.
تد لاسو خیلی زود مبدل به یکی از پیروز ترین اپل تی وی پلاس شده. شاید پیروز ترین سریال ورزشی ای باشد که ما تا به حال دیده ایم.
شوخی ها و فضاهایی مضحکی که سریال ایجاد می نماید، پیروز هستند. به عبارتی سریال زور نمی زند که شما را بخنداند و مختصر و مفید کارش را می نماید. خوشبختانه برای خیلی ها و بدبختانه برای شیفتگان افراطی فوتبال، سریال زیاد به خود مسابقات فوتبال نمی پردازد که همان طور که اشاره کردم، فوتبال حاشیه ای برای بیان تعامل کاراکترهای سریال با هم است.
بعد قسمت اول هر کسی کنجکاو می گردد که ببیند این تد سختکوش و زیرک و مهربان، چقدر دوام می آورد و چطور می تواند غریبانه خودش را اثبات کند.
سریال The Chair
اما قسمت اول دیگری که دیدم، از سریال The Chair بود و یگانه چیزی که من را قانع کرد یک قسمت از آن را ببینم، بازی ساندرا اوه در آن بود. ما او را به خاطر بازی در سریال های آناتومی گری و هم سریال مجذوب کننده کشتن ایو کاملا می شناسیم.
این سریال را نت فلیکس ساخته و 6 قسمت از آن پخش شده. در این سریال ساندار اوه، نقش استاد یک دانشگاه به نام پروفسور جی جون کیم را بازی می نماید که به تازگی رئیس دپارتمان ادبیات دانشگاه پمبروک شده. چند سالی است که دانشکده دچار بحران شده و سال به سال تعداد دانشجوهایش کاهش می یابند و حالا چاره ای جز تعدیل اساتید کهنسال و جایگزینی آنها با اساتید جوان تر و پرانرژی تر که با درس های امروزی تر جوانان را ترغیب به شرکت در کلاس های می نمایند، نیست.
کیم نمی خواهد به اسم اولین زن رنگین پوست تاریخ دانشکده که توانسته رئیس بگردد، ناپیروز جلوه کند. اما چطور می تواند اساتیدی با سی سال سابقه کار را کنار بگذارد.
از آن بدتر ما با استاد و نویسنده ای به نام بیل دابسون با بازی جی دوپلاس روبرو هستیم که کیم با او سر و سری دارد! اما این نویسنده که حالا کلاسی هم به او داده شده، آدم متعارفی نیست، طوری که در نخستین جلسه ویدئوی ناجوری از لپ تاپش در کلاس پخش می گردد و در جلسه ای دیگر موقع شرح در خصوص مفاهیمی بدون غرض، سلام نازی می دهد و حواسش نیست که دانشجوهایش دارند فیلمش را برمی دارند.
حالا کیم در آن واحد باید ضمن برطرف و رجوع همه اینها، به اسم یک مادر مجرد، از پسرش هم مراقبت کند. پسری خردسالی که می ترسد مشکل روحی داشته باشد و لازم باشد به جلسات مشاوره برود.
سریال The Chair یک سریال میانه خوب است. انتظار یک سریال سطح A را از آن نداشته باشید، اما باز از بعضی سریال هایی اسمی تر تازه این روزها بهتر است!
منبع: یک پزشک